نامحرمم
ارسال شده در 5 تیر 1396 توسط اسدپور در بدون موضوع

??
شلمچه بوديم! قيصري گفت : همه جورش خوبه ! 

صالح گفت : نه اسير شدن بده!

هركس چيزي گفت تا رسيد به شيخ اكبر. دستاشو بالا برد وگفت :خدايا !همه اش خوبه ولي من نمي خوام توي توالت شهيد يا مجروح بشم! نزديك اذان ظهر بود كه رفتيم براي تجديد وضو. دور تانكر آب ايستاده بوديم ،حرف مي زديم ووضو مي گرفتيم كه خمپاره اي پشت توالت منفجر شد وتوالتو ريخت رو هم. هاج وواج، نگاه به گردو غبار انفجار مي كرديم.كه صداي جيغ وداد كسي بلند شد. دويديم طرف صدا. صداي شيخ اكبر بود. از زير گونيا وچوباي خراب شده توالت داد مي رد ومي گفت : آهاي مُردم! بياييد كمك : نه!نه! نياييد كمك . من لُختم! خاك به سرم شد. همه جام پر از تركش شده. از خنده ريسه رفته بوديم وشيخ اكبر لُخت وزخمي رو از زير گونيا مي كشيديم بيرون. كه داد زد: نامردا ! نگاه نكنيد ! مگه نمي دونيد من نامحرمم! خاك بر سرتان كنند!

هنوز حرفش تموم نشده بود كه ديگه نتونستيم ببريمش . شيخ اكبر ولو كرديم رو زمين وحالا نخند وكي بخند. ما مي خنديديم وشيخ اكبر، دم از نامحرمي مي زد. جيغ وداد مي كرد كه امدادگر از راه رسيد ورفت طرفش. شيخ اكبر گفت : نيا! كجا مياي؟!. امدادگر گفت : چشماتو ببند تا خجالت نكشي ! وبعد نشست كنارش..

??

یازهرا

نظر دهید »
عیدسعیدفطر
ارسال شده در 5 تیر 1396 توسط اسدپور در بدون موضوع

عید فطر.. عید پایان یافتن رمضان نیست.. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نوبا جانی تازه از آن سر بر می آورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرهاوافطارهایش.. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم.. اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم.. عید فطر عید ما نیست. 

خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان واین اجازه رابما دادی تاسحرها عاشقانه با تو سخن بگوئیم ودرد دلمان را با تو بگوئیم واکنون روز اول شوال را بر ما عیدگرداندی عید برعاشقان مبارکباد.

????????????فرازهایی از دعای وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان: 

بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا… 

بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها… 

بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی… 

بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم 

و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک.

نظر دهید »
قرار باشهید آوینی
ارسال شده در 14 فروردین 1396 توسط اسدپور در بدون موضوع

یکی از فرماندهان جنگ روایت می‌کند: خدا رحمت کند «حاج عبدالله ضابط» را. برایم تعریف می‌کرد خیلی دلم می‌خواست سید مرتضی آوینی را ببینم. یک روز به رفقایش گفتم، جور کنید تا ما سیدمرتضی را ببینیم، خلاصه نشد. بالاخره آقا سید مرتضی آوینی توی فکه روی مین رفت و به آسمون‌ها پر کشید.
تا اینکه یک وقتی آمدیم در منطقه جنگی با کاروان‌های راهیان نور. شب در آنجا ماندیم. در خواب، شهید آوینی را دیدم و درد و دل‌هایم را با او کردم؛ گفتم آقا سید، خیلی دلم می‌خواست تا وقتی زنده هستی بیایم و ببینمت، اما توفیق نشد. سید به من گفت “ناراحت نباش فردا ساعت ۸ صبح بیا سر پل کرخه منتظرت هستم". صبح از خواب بیدار شدم. منِ بیچاره که هنوز زنده بودن شهید را شک داشتم، گفتم: این چه خوابی بود، او که خیلی وقت است شهید شده است. گفتم حالا بروم ببینم چه می‌شه.
بلند شدم و سر قراری رفتم که با من گذاشته بود، اما با نیم ساعت تأخیر، ساعت ۸:۳۰. دیدم خبری از آوینی نیست. داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال است. سربازی که آن نزدیکی‌ها در حال نگهبانی بود، نزدیک آمد و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم: بله، با یکی از رفقا قرار داشتیم.
گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهایش جوگندمی است. محاسنش هم این‌جوری است. گفت: رفیقت آمد اینجا تا ساعت ۸ هم منتظرت شد نیامدی، بعد که خواست بره، به من گفت: کسی با این اسم و قیافه می‌آید اینجا، به او بگو آقا مرتضی آمد و خیلی منتظرت شد، نیامدی. کار داشت رفت اما روی پل برایت با انگشت چیزی نوشته، برو بخوان.

رفتم و دیدم خود آقا مرتضی نوشته:
آمدیم نبودید، وعدۀ ما بهشت! سید مرتضی آوینی.

یازهرا

نظر دهید »
شهدارفتند.....
ارسال شده در 14 فروردین 1396 توسط اسدپور در بدون موضوع

شهدا رفتند….پرچمشان بر دوش ما مانده است….
 عطر خنده هاي مستانه پيش از وصل دلدار نويد عند ربهم يرزقون مي داد

و چقدر ما از کميليان دوريم …

گرچه تا شهادت راهي نيست ، فقط يک يا حسين اگر خالص باشيم !
 
امروز دلتنگ شهیدان ببودم .اومدم از شهدا بنویسم اما هرچه بر مغز خود فشار آوردم نتونستم حتی یک کلمه بنویسم .
 
فقط وفقط تنها می تونم این رو بنویسم .شهدا شرمنده تونم
 
حاجی یادت نره …قول وقرار ما یادت نره…دلتنگتم …
دلتنگی از من 

شفاعت از تو
یازهرا

نظر دهید »
دست گل به اب دادن
ارسال شده در 26 اسفند 1395 توسط اسدپور در بدون موضوع

​????????

“دست گل به آب دادن ” یعنی …

مادر شهیدی که … پسرش را …

با آب دیده به پروراند …

با آب دیده بدرقه اش کند …

با آب دیده ، منتظرش بماند !

با آب دیده ، آغوشش بکشد !

با آب دیده ، به خاک بسپاردش !

با آب دیده ، به انتظارش بشیند !!
دست گل به آب دادن ، یعنی …

مادر شهیدی که …گلش را …

با دستان خود به دریای

بی انتهای جهاد و شهادت وارد کند …!
شهد شیرین شهادت را کسانی می چشند که ،

شهد شیرین گناه ، را نچشند !

????????

یازهرا

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 79
  • 80
  • 81
  • ...
  • 82
  • ...
  • 83
  • 84
  • 85
  • ...
  • 86
  • ...
  • 87
  • 88
  • 89
  • ...
  • 96

آخرین مطالب

  • تمثیلی از برف
  • مناجات ماه شعبان
  • سخنان رهبری در مورد انتخابات
  • فاطمیه
  • سخنان مقام معظم رهبری درباره مباهله
  • اعمال روز مباهله
  • زمان واقعه مباهله
  • واقعه در منابع شیعه و اهل سنت
  • شرح واقعه مباهله
  • معنای لغوی مباهله

آخرین نظرات

  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در حاج احمدکاظمی
  • گل نرگس  
    • زمهرير
    • بكاء
    • نگين آفرينش
    • سرير
    • نور الهدی
    • فدک
    • سخن عشق
    در حاج احمدکاظمی
  • رحیمی  
    • محدثه بروجرد
    در کالای ایرانی میخرم
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در عبادتهای بدون زحمت
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در شرایط بهشتی وجهنمی بودن
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در ۵ نفر اعمال مارامیبینند
  • عقیق  
    • پر پرواز
    • پر پرواز(عقیق)
    در مراسم عقد در چند سال آينده
  • حضرت مادر (س)  
    • مطیع ولایت (بسیج طلاب سطح 3 اراک )
    • خاطرات خاکی
    • وصیت عشاق
    • یا زینب کبری
    در حیدرامشب سوی زهرامی رود
  •  
    • بهارسمنان
    در رفاقت باشهدا شب جمعه
  •  
    • بهارسمنان
    در سخن بزرگان
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در کشته اشک
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در معجزه تواضع درمقابل پدرومادر
  • اسدپور  
    • یازهرا(س)
    در قرعه کشی زیارت امام رضا علیه السلام
  • منوچهر در قرعه کشی زیارت امام رضا علیه السلام
  • حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت  
    • الزهراء(س) گلدشت
    در شهداگاهی نگاهی (منویکم ببین )
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در نقش روحانیت در انقلاب اسلامی ایران
  • مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم  
    • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم
    در پیامکهایی درباره دهه فجر

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets". دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد پیغام خوش آمدگویی

دریافت کد خداحافظی

دریافت کد خداحافظی

ابزار نمایش حدیث حق
قالب وبلاگ عاشقانه
ابزار دانستنیها تصادفی
قالب وبلاگ

کد لوگو حمایتی دهه فجر

ابزار سخنان ماندگار
قالب وبلاگ عاشقانه

قالب وبلاگ

كد ساعت

  • اتومبیل زندگی
  • قالب وبلاگ

    اوقات شرعی

  • ابزار صلوات
  • پی دیزاینر

  • استخاره آنلاین با قرآن کریم

    تعبیر خواب آنلاین

    قالب وبلاگ

    قالب وبلاگ
    کد ذکر ایام هفته

    رتبه

      مطالب با رتبه بالا

      • حیدرامشب سوی زهرامی رود (5.00)
      • مراسم عقد در چند سال آينده (5.00)
      • عاشق مولاعلی (5.00)
      • عبادتهای بدون زحمت (5.00)
      • شرایط بهشتی وجهنمی بودن (5.00)
      خرداد 1404
      شن یک دو سه چهار پنج جم
       << <   > >>
                1 2
      3 4 5 6 7 8 9
      10 11 12 13 14 15 16
      17 18 19 20 21 22 23
      24 25 26 27 28 29 30
      31            

      یازهرا(س)

      • خانه
      • اخیر
      • آرشیوها
      • موضوعات
      • آخرین نظرات

      جستجو

      موضوعات

      • همه
      • بدون موضوع

      فیدهای XML

      • RSS 2.0: مطالب, نظرات
      • Atom: مطالب, نظرات
      • RDF: مطالب, نظرات
      • RSS 0.92: مطالب, نظرات
      • _sitemap: مطالب, نظرات
      RSS چیست؟

      کاربران آنلاین

      • ترنم گل

      نظرسنجی سریع

      نظرسنجی # یافت نشد.

      کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان