پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری روحانیت بیدار و هشیار که در رأس آن خمینی کبیر «سروش بیداری» قرار داشت، عامل تحوّلات مهمی در منطقه و جهان شد.
روحانیت با اتکای به اسلام ناب و بازسازی اندیشه دینی توانست اصلاحاتی عمیق و بنیادین در نظام، اجتماعی ما به وجود آورد که شکلگیری یک نظام دینی و طرح دین در قالب یک نظام در راستای همین مقوله است. هم اینک امواج خروشان انقلاب اسلامی، میرود تا چونان زلالی جوشیده از حوزهها در یک بسترتکاملی، بساط سلطهگریشیاطینوبدخواهان شرقوغرب را برچیند و یا درهم پیچد.
بدینسان حوزههای علمیه از همان آغاز، مورد خشم استکبار جهانی قرار گرفت، چرا که آن را الهامبخش جاری اسلام و چشمه جوشانی میدانست که با فوران خود هر خار و خاشاک و ناپاکی را از سر راه اسلام و انقلاب میشست. حوزه که عهدهدار تغذیه فکری، سیاسی و فرهنگی هستههای حزباللّه در سطح جهان است، به عنوان اصلیترین پایگاه فکر و فرهنگ اسلامی و مغزمتفکّر و قلبتپندهاسلام، بیش ازهر عاملی در قوت و ضعف اجتماع مؤثر است.
آنچه در پی میآید، بحثی است از فاضل دینشناس و نواندیش و پژوهشگر محقق و احیاگر هوشمند جناب آیتاللّه هاشمی رفسنجانی که خود یکی از چهرههای برجسته روحانیت است، درباره نقش روحانیت در شکلگیری و پیروزی انقلاب و رسالت کنونی آن که در دانشگاه علوم اسلامی رضوی ایراد شده و پس از پیاده شدن از نوار تنظیم گشته است.موقعیت مناسبی است که در جمع علما و طلاّب مشهد، بحثهایی جدّی را درباره روحانیّت و کار اصلی ما طلاّب، مطرح نماییم. من به عنوان یکی ازو شما، که تجربههایی طولانی از دوران طلبگی در نیم قرن گذشته، و در دوران مبارزات پیش از پیروزی و کارهای اجرایی و حکومتی بعد از پیروزی انقلاب دارم، میتوانم مطالبی را با اتکا به تجربیات خودم عرض کنم که برای حوزهها، لااقل مورد توجه و بررسی باشد. با تاریخ ایران نیز کمی آشنا هستم و نقش روحانیت را در تاریخ ایران، مخصوصاً قرون اخیر، بخوبی میدانم و مسلّم است اگر روحانیّت متناسب با شرایط روز حرکت کند و مسائل اساسی جامعه را جدّی بگیرد، نقش اول را در تاریخ خواهد داشت. ما از روحانیت تشیّع و ایران سخن میگوییم و فکر میکنیم چنین سخنی برای روحانیّت اهل تسنّن نیز صادق باشد، اما چون درباره آنها تجربه نداریم و مورد بحث ما هم نیست، از آن صرفنظر مینماییم.
نقش روحانیت در انقلاب اسلامی ایران