حضرت امام خمینی (قدس سره ) در حالی که از ارادت و علاقه رهبر انقلاب اسلامی نسبت نسل جوان امروز ایرانی و غیر ایرانی مسلمان سخن می راند نیازمند بودن آنان به عالمان پارسا و کوشای اسلام را خاطر نشان می سازد. این نیازمندی را باید در دو عرصه هدایت دینی و هم کاری سراغ گرفت . یعنی امام یک ارتباط الفت آمیز میان روحانیت و جوانان را خواستار است ارتباطی که هم تغذیه کننده اندیشه و ایمان جوان مسلمان باشد و هم زمینه ساز همدلی و هم کاری جوانان مسلمان با روحانیون سخت کوش و با تقوا.
بنیان گذار جمهوری اسلامی از نسل نو می خواهد که احساس بی نیازی نسبت به به نهاد روحانیت و رهبری دینی و معنوی عالمان پژوهش گر و فعال در صحنه خدمت به مردم نداشته و خود را برای هم کاری با آنان مهیا سازد. بنابراین تکلیف روحانیت است که آنان را بگفتار و کردار نبوی جذب کند.
سخن مقام معظم رهبری در این باره شنیدنی و نکته آموز است:
« ما روحانیون در پی این هستیم که مخاطبی پیدا کنیم و آنچه را که از رسالت الهی بردوش ماست به آن مخاطب برسانیم . اگر این نباشد که روحانیت معنایی ندارد. بالاخره این فکر « العلما ورثه الانبیا » یک فکر رایج و قطعی در همه مفاهیم دینی است … پس اصل قضیه این است که این رسالت و این پیامبری را در این سطح نازلی که ما بر عهده داریم تحقق بخشیم به این که به مخاطبان خودمان برسانیم . خوب امت ها مختلفند مخاطبان و شنوندگان پیام و رسالت پیامبران مختلفند بهترین شان کسانی هستند که جوان باشند که این تبلیغ شما برای مدت سی سال چهل سال پنجاه سال در زندگی او اثر بکند… پس جوان بودن یک امتیاز است برای طول مدت استفاده . دوم این است که همین جوان بودن امتیاز است برای خوب فراگیری و شکل گیری ذهن به آنچه که ما به او می دهیم . فرق می کند که کسی ذهن شکل گرفته ای داشته باشد یا این که ذهن آماده شکل گیری داشته باشد. چون این امتیاز دوم را دارد. امتیاز سوم این است که جوان حق پذیر است و آنچه به او گفته بشود… گوش می کند برای یاد گرفتن و عمل کردن … مخاطب شمالله امتیاز دیگری هم دارد و آن این که با سواد و اهل معرفت است … امتیاز پنجم این است که آینده کشور در دست اوست . »
همان گونه که از کلام رهبر معظم بر می آید مخاطب شناسی مهم ترین رسالت روحانیت امروز شیعه است به ویژه روحانیتی که با نظام جمهوری اسلامی ایران پیوند عاطفی و معرفتی و سیاسی دارد یعنی افزون بر نگرش سیاسی بودن آیین اسلام همراهی با نظام را یک تکلیف دینی و الهی می شمارد.
روحانیت شیعه که روحانیت متعهد و مبارز خوانده می شود به منظور تحقق رسالت وجودی خویش ناگزیر از شناخت مخاطبان پیام و کلام انبیایی خود است تا بتواند وارث پیامبران بودن را در عینیت جامعه نشان دهد.
شکی نیست که به تعبیر رهبر بزرگوار انقلاب در میان مخاطبان امروز روحانیت هیچ گروهی را نمی توان سراغ گرفت که به لحاظ تاثیر پذیری از عالمان وارسته دین و نیز تاثیرگذاری بر روند انسجام اسلامی ملت مسلمان ایران منزلت اجتماعی جوانان تحصیل کرده دانشگاهی را داشته باشد زیرا از یک سو آمادگی فهم و تامل در آموزه های حیات بخش اسلام را دارند و از سوی دیگر در طی چند دهه از عمر مثبت و مفید علمی خویش می توانند تغذیه کننده گروههای اجتماعی دیگر به ویژه نسل آینده باشند.
بنابراین روحانیت متعهد شیعه و حوزه های علمیه امروز ایران می باید به جایگاه مهم خود در انسجام مسلمانان جامعه امروز ایرانی پی برده و با پیوند منطقی و عمیق روحانی ـ دانشجو ـ سعی در استحکام همدلی دانشگاهیان و دانشجویان با امت اسلام داشته باشند.
بدون تردید صهیونیسم جهان از ظهور این واقعیت می هراسد که پیوند جوانان و روحانیت ایران مجال هرگونه تفرقه افکنی و بدگمانی بین اقشار مسلمان کشور را بگیرد و اساسا تفکرهای الحادی و شبهات عقیدتی ایمان سوزانه در دانشگاه ها به انزوا کشانده شود.
فعال شدن عناصر اندیشه ور و پژوهش گر حوزوی در قبال تهاجم فرهنگی دشمنان تنها راه مقابله باتوطئه های سیاسی و فکری و اقتصادی آنان بوده و از گسترش بی هویتی و بی مبالاتی جوانان مسلمانان ایرانی نسبت به ارزش های اخلاقی و اسلامی پیش گیری خواهد کرد.
نباید حوزه های علمیه شیعه از این نکته غفلت بورزند که یک روحانی موفق و جذاب در بین جامعه جوانان ایرانی کسی است که حقیقت روحانیت و معنویت اسلام و تشیع و عترت را در رفتارهای فردی و جمعی اش به نمایش گذارد. از این رهگذر است که می توان روحانیون را سفیران راستین انسجام اسلامی در ایران و جهان اسلام به شمار آورد.
« دانشگاه های ما به حضور شما آقایان علما و حضور روحانیون احتیاج دارد و روحانی ای که باید در این دانشگاه ها برود حتما باید خصوصیاتی را در خود به وجود بیاورد… شرط اول این است که از لحاظ معرفت آدم با دست پر به میان این مجموعه برود. الحمدلله این حاصل است آقایان همه از فضلا هستند. دوم این که او (دانشجو) روحانیت شما را باور کند. روحانیت هم به لباس نیست . ای بسا صاحب لباسی که روحانی حقیقی نیست وای بسا غیر صاحب لباسی که حقیقتا روحانی است باید روحانی باشد اهل معنا اهل روح با روح و با معنویت سروکار داشته باشد. باید سخن او باطنی باشد از باطنی بیرون بیاید. اگر سطحی و ظاهری و زبانی و صوری بود اثر نخواهد گذاشت … باید از قلب بیرون برآید آن هم متوقف است برایمان و توجه و معنویت و روحانیت … باید به ذخیره فیاض تمام نشدنی ذکرالله پناه برد به نماز به نافله به توجه به خدا به تضرع … این دانشجوها مثل فرزندان شما هستند باید برخورد با این جماعت دانشجو مثل برخورد با فرزند باشد… الان هم در این جماعت دانشجویی که قریب یک میلیونی دانشجو در سراسر کشور داریم باید بدانیم که اکثر قاطع این ها همان جوان های مومن خودمانی هستند بچه های مومن دل های پاک صاف و حق پذیر بچه های خوب »
آخرین نظرات