در این رابطه آیت ا…مشکینی می گویند:استاد مطهری از همان اول یا حضرت امام(ره)هماهنگ و هم صدا بودند و روابط ایشان با حضرت امام برقرار بود و کارهای سری می کردند.وقتی امام در نجف بودند با ایشان روابط داشتند. وقتی هم امام در پاریس بودند ایشان به دیدن حضرت امام می رفتند.در پانزده خرداد 42 وقتی امام را بازداشت کردند ایشان هم از کسانی بودند که بازداشت شدند.
استاد شهید مطهری تأثیر گسترده ای در پیدایش انقلاب اسلامی داشتند.از آنچه از مرور خاطرات آن شهید و همرزمان او به دست می آید،می توان به عمق تأثیر وی بر وقوع انقلاب اسلامی پی برد.همچنین ما می توانیم محورهای زیر را برای نشان دادن نقش آن بزرگوار در نظر بگیریم:
الف)نقش شهید مطهری در رهبری نهضت مردم
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایده ها و دستورات حضرت امام تبعیت می کردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند.در این مورد آیت ا… طاهری خرم آبادی می گوید؛اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید اما شروع کرد اما آن رونقی که باید می گرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع می شد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.این ها یکسری مسائلی را تداعی می کرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام.چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند.ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت.
و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسه ای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
امام هم فرموده بود که رفتن شما مانعی ندارد و اجازه داده بودند .نکته دیگر در این رابطه علاقمندی استاد به حضرت امام است.یکی از نزدیکان بیت حضرت امام در نجف اشرف می گوید: بسیاری از افرادی که در رابطه با مسایل ایران و عراق و یا جهان اسلام می خواستند با امام ملاقات و گفتگو کنند و از دیدار ایشان در نجف اشرف واهمه و هراس داشتند- چون شایع بود که منزل امام و رفت و آمده ای افراد به آنجا تحت مراقبت و کنترل عوامل سفارت ایران و رژیم بعث عراق قرار دارد- مها
با استفاده از شلوغی و سهل الوصول بودن ملاقات با ایشان در کربلا ترجیح می دادند در کربلا با امام دیدار کنند،مثلا اولین ملاقات و گفتگوی شهید مطهری با معظم له در کربلا بود.البته مرحوم مطهری در نجف اشرف مکرر را با امام به گفتگو مینشست و حتی جلوس و دید و بازدید خود را با موافقت حضرت امام انجام می داد.مسئله ای که صرفا در مورد شهید مطهری اتفاق افتاد و نشان دهنده عمق علاقه مندی و احترامی بود که امام نسبت به مرحوم مطهری ابراز می داشتند.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود.در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی می گویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آن ها بودند که پیغام ها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران می رساندند پیام ها معمولا در قم گرفته می شد،اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند.ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار می کردند افراد می رفتند و پیام ها را شفاهی از امام می گرفتند و می آمدند و عمل می کردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام می شد اما در واقع این ارتباط وجود داشت.بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال 57 و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر(روحی نه الفداء)بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم می دانستند و می شناختند که این ها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیام ها را می گرفتند و عمل می کردند.
آخرین نظرات