⭕️یکی از موارد قابل تامل در سیره حکومتی امیرمومنان علی علیه السلام برخورد ایشان با کارگزاران متخلف است.
?در عهدنامه مالک اشتر نسبت به کارگزاران خائن چنین دستور می دهند: «…اگر يکي از آنان دست به خيانت زد و گزارش بازرسان تو هم آن خيانت را تأييد کردند، به همين مقدار گواهي قناعت کرده، او را با تازيانه کيفر کن، و آنچه را که از اموال در اختيار دارد از او باز پس گير، سپس او را خوار دار و خيانت کار بشمار و قلاده بدنامي به گردنش بيفکن.»
?هنگامى که امیرمومنان علی علیه السلام از خيانت ابن هَرمَه (مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه (حاکم اهواز) نوشت: وقتى که نامه ام به دستت رسيد، فورا ابن هرمه را از مسئوليت بازار عزل کن، به خاطر حقوق مردم، او را زندانى کن و همه را از اين کار با خبر نما تا اگر شکايتى دارند، بگويند. اين حکم را به همه کارمندان زير دستت، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در اين کار، نسبت به ابن هرمه نبايد غفلت و کوتاه شود و الاّ نزد خدا هلاک خواهى شد و من هم به بدترين وجه تو را از کار برکنار مى کنم، و تو را به خدا پناه مى دهم از اين که در اين کار، کوتاهى کنى.
اى رفاعه! روزهاى جمعه، او را از زندان خارج کن و سى و پنج تازيانه بر او بزن و او را در بازار بگردان، پس اگر کسى از او شکايتى با شاهد آورد، او و شاهدش را قسم بده، آن وقت، حق او را از مال ابن هرمه بپرداز، سپس دست بسته و با خوارى او را به زندان برگردان و برپايش زنجير بزن، فقط هنگام نماز زنجير را از پايش در آور و اگر براى او خوردنى و نوشيدنى و يا پوشيدنى آوردند، مانع نشو و به کسى هم اجازه که بر او داخل شود و راه مخاصمه و طريق نجات را به او بياموزد و اگر به تو گزارش رسيد که کسى در زندان چيزى به او ياد داده که مسلمانى از آن ضرر مى بيند آن کس را مى زنى و زندانى مى کنى تا توبه کند و از عمل خود پشيمان شود.
اى رفاعه! همه زندانيان را براى تفريح به حياط) زندان بياور غير از ابن هرمه را، مگر آن که براى جانش، بيمناک باشى که در اين صورت او را با زندانيان ديگر به صحن زندان مى آورى، اگر قدرت بدنى دارد هر سى روز، سى و پنج شلاّق بر بدنش مى زنى و قضيه را براى من بنويس و نام جانشين او را هم گزارش کن و حقوقش را قطع کن.
?در موردی دیگر يکى از فرمانداران اموالی از بیت المال را نزد خود گرفته بود، خبر که به امام رسید، حضرت فوراً نامه ای تهدید امیز به وی نوشتند: از خدا بترس، و اموال اين مردم را به سويشان بازگردان، که اگر چنين نکنى و خداوند مرا بر تو چيره سازد، با تو کارى خواهم کرد که نزد خداوند عذر خواهم داشت، و با شمشيرم که هر کس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم. به خدا سوگند، اگر کارى را که تو کردى حسن و حسين کرده بودند، از من نرمشى نمى ديدند، و به مرادى نمى رسيدند، تا آن که حق را از آنان بازگيرم، و باطلى را که از ستم آن دو پديد آمده، نابود سازم.
?منذر بن جارود فرماندار اصطخر به جای انجام وظیفه به تفریح خوشگذرانی می پرداخت. امام علیه السلام پس از اطلاع از تخلف وی این گونه نوشت: … به من خبر رسيده که تو بیشتر اوقات، کار خود را رها کرده ،به شکار و سگ بازى می پردازی و برای تفریح و گردش بيرون می روى. سوگند مىخورم که اگر این گزارش حقیقت داشته باشد تو را به سبب این خلافها سخت مجازات می کنم، و ابله ترین فرد قومت بر تو برتری دارد؛ پس به محض اینکه نامه ام راخواندی، به سوی من شتاب کن والسلام.
?قعقاع بن شور فرماندار شهر کسکر از سوی دولت علوی(علیه السلام) بود. او علاوه بر تخلفاتی که داشت، با زنی ازدواج کرد که مهریه اش را بر خلاف سنت نبوی (ص) صدهزار درهم قرار داد -که چنین مبلغی گزاف از سوی کارگزار دولتی بسیار شگفت آور بود و حیرت و ناراحتی مردمان را به دنبال داشت - قعقاع پس از آنکه فهمید که حضرت علیه السلام از کارهای خلافش آگاه شده و مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، به سوی شام گریخت.
?امیر مومنان علیه السلام طی نامه ای به یکی از کار گزارن خود به نام مصقلة بن هبیره شیبانی که بیت المال را بین بستگان خود تقسیم کرده بود،وی را یه شدت مورد نکوهش قرار داد: گزارشى از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشى ، خداى خود را به خشم آوردى، و امام خويش را نافرمانى کردى، خبر رسيد که تو غنيمت مسلمانان را که نيزه ها و اسبهاشان گرد آورده، و با ريخته شدن خونهايشان به دست آمده ، به اَعرابى که خويشاوندان تواند، و تو را برگزيدند، مى بخشى!به خدايى که دانه را شکافت، و پديده ها را آفريد، اگر اين گزارش درست باشد، در نزد من خوار شده، و منزلت تو سبک گرديده است، پس حق پروردگارت را سبک مشمار، و دنياى خود را با نابودى دين آباد نکن، که زيانکارترين انسانى، آگاه باش، حق مسلمانانى که نزد من يا پيش تو هستند.
برخوردامام علی باکارگزاران حکومت
آخرین نظرات