⚘هنگام راه رفتن بآرامی و وقار راه میرفت
⚘هرکه را می ديد مبادرت به سلام میکرد
و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت ..
⚘وقتی با کسی دست می داد دست خود
را زودتر از دست او بيرون نمی کشيد ..
⚘بامردم چنان معاشرت میکرد که هرکس
گمانميکرد عزيزترين فرد نزد آنحضرت است.
⚘سکوتی طولانی داشت و تا نياز نمی شد
لب به سخن نمی گشود.
⚘ هرگاه با کسی ، هم صحبت می شد به
سخنان او خوب گوش فرا می داد.
⚘هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزديک
درب می نشست نه در صدر آن ..
⚘در مجلس جای خاصی را بخود اختصاص نمی داد و از آن نهی میکرد …
⚘هرگز با کسی جدل و منازعه نمیکرد ..
⚘هديه را قبول می کرد اگرچه به اندازه
يک جرعه شير بود.
⚘به خـــويشاوندان خود احسان میکرد
بی آنکه آنان را بر ديگران برتری دهد ..
⚘هرکه عذر ميآورد عذر او را قبول میکرد.
⚘هرگز کسی را حقير نمی شمرد ..
⚘هرگز کسی از اطرافيان و بستگان خود
را نفرين نکرد ..
⚘هرگز عيب مردم را جستجو نمیکرد ..
⚘از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره
نمی گرفت و با همه خوشخو بود ..
⚘هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسيار
مدح آنان نمی گفت ..
⚘بر جسارت ديگران صبر میفرمود و بدی
را به نيکی جزا می داد ..
⚘وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود ..
⚘عـزيزترين افــراد نزد او کسی بـود که خيرش بيشتر به ديگران می رسيد.
آخرین نظرات